شاید ان روز که در همهمه ی تاریک جهان باز بیفتد شوری
من به تماشای نگارم که نباشم
شاید
شاید
باران
آدمهایی که شما را ترک میکنند
غریبههایی هستند که یک روز با شما آشنا میشوند
با افکارِ شما
با حرفهای شما
با دستهای شما
با تختِ خواب شما
با رویاهای شما
با تک تک لحظههای شما
یک روز ناگهان حوصلهشان سر میرود
دلشان را
و دستهاشان را
و حرفهایشان را
و خوابشان را
پس میگیریند
و غریبههایی میشوند
با خاطراتی که پر میکنند
افکارتان را
دستهایتان را
خوابهایتان را
رویا ها
و تک تک لحظههایتان را
یک روز ناگهان حوصله ی شما سر میرود
غریبهای میشوید که خودش را ترک میکند
نیکی فیروزکوهی
ندا
به معجزه باور ندارم ولی ترانه ی باران را دوست دارم..
طوری بخوان که صدایت را بشنوم ای دوست..
عاااااااااااااااااااالی بووووووووووووود یه ایده بهم داد واسه شعر مرسی من توي وبلاگم واسه همسرم تولد گرفتم.دوست داشتيد تشريف بياريد تبريک بگيد. مطمئنم خيلي خيلي خوشحال ميشه. اگه توصيه اي واسه زندگيمون داريد ممنون ميشم واسمون بگيد.ممنوووووووون
شاید ان روز که در همهمه ی تاریک جهان باز بیفتد شوری من به تماشای نگارم که نباشم شاید شاید
آدمهایی که شما را ترک میکنند غریبههایی هستند که یک روز با شما آشنا میشوند با افکارِ شما با حرفهای شما با دستهای شما با تختِ خواب شما با رویاهای شما با تک تک لحظههای شما یک روز ناگهان حوصلهشان سر میرود دلشان را و دستهاشان را و حرفهایشان را و خوابشان را پس میگیریند و غریبههایی میشوند با خاطراتی که پر میکنند افکارتان را دستهایتان را خوابهایتان را رویا ها و تک تک لحظههایتان را یک روز ناگهان حوصله ی شما سر میرود غریبهای میشوید که خودش را ترک میکند نیکی فیروزکوهی
به معجزه باور ندارم ولی ترانه ی باران را دوست دارم.. طوری بخوان که صدایت را بشنوم ای دوست..